در شهرآورد معوقه ی مازندران از هفته ی بیست و دوم لیگ دسته اول فوتبال کشور که پنجشنبه در ورزشگاه هفتم تیر شهرستان بابل برگزار شد ، تیم «خونه به خونه» به برتری 2 بر یک رسید و با 3 امتیاز فاصله به رده ی سوم جدول صعود کرد و نساجی را که پیشتر حایز این جایگاه بود ، به رده ی چهارم تنزل داد .
فراز و فرودهای این مسابقه فراوان بود و پنالتی از دست رفته ی دقیقه ی 15 خونه به خونه و سپس 3 بار گلزنی دو تیم در 15 دقیقه پایانی و به خصوص این نکته که گل برتری تیم بابلی در دقیقه ی 3+90 به دست آمد ، سبب شد بعضی خاطرها مکدر و طاقت برخی تمام شود و برخی پیروز شدهها جریتر شوند و با این وجود آن چه در پایان مسابقه روی داد و آن همه تنش و درگیری ، اسباب تاسف عظیم شد و یک بار دیگر ثابت کرد توجهها در فوتبال ایران چنان بر لیگ برتر متمرکز و اوضاع به قدری در سایر لیگها ناامن است که هر بلوا و هرگونه حادثه ی سویی را میتوان انتظار کشید و جز حسرت و اندوه بابت آن چیزی برای گفتن وجود ندارد . در درگیریهای بعد از این مسابقه تعدادی از هواداران دو تیم مجروح شدند و با این که تدابیر امنیتی از سوی مسوولان امر برای این بازی بالقوه پردردسر از قبل پیشبینی شده بود اما اتفاقات تلخ روی داده از حد تصور و انصاف گذشت .
در سطح خیابانها
کریخوانیهای وسیع قبل از مسابقه ، پس از شکست واپسین لحظات نساجی به فعل درآمد و کار به سطح برخی خیابانهای شهر بابل کشیده شد .
از چوب و چماق گرفته تا سایر ادوات سرد صرف کوبیدن طرف مقابل در این درگیریها شد و این به خصوص شامل قایمشهریها و سایر هواداران تیم نساجی در دقایقی شد که قصد خروج از بابل و بازگشت به شهر خود را داشتند . پیشتر برخی مقامهای خونه به خونه مدعی شده بودند که اجازه ی وقوع ناامنی را در حاشیه ی این بازی نمیدهند اما قضیه برعکس شد و اتفاقات تلخی روی داد که البته محصول فقدان بینش عمیق و کمبود توجه تشکیلاتی و امنیتی لازم بر «لیگ یک» است و حتی سایر مراقبتها نیز در صحنه ی این لیگ اندک بوده و به همین سبب است که بارها اتهام تبانیهای البته اثبات نشده و حرف و حدیثهای دیگری مثل جادوگری و امثال آن نیز در صحنه ی این مسابقات به گوش خورده و کارها را خرابتر کرده است .
با این حال ابعاد حادثه ی پنجشنبه ی بابل از اکثر مسایل فوق فراتر میرود ، زیرا ثابت میکند رعب و تهدید بخشی از ادوات موجود در «لیگ یک» است و حتی پس از پیروزی هم میتوان رقیب را مضروب کرد و یا این قضیه متصور و ممکن است که هر دو تیم حاضر در یک میدان – ولو مهم – این جرات را به خود بدهند که بابت هر رویدادی اقدام به خلق آشوب و ضرب و شتم هواداران تیم رقیب کنند و بدیهی است که در امواج این گونه اتفاقات بازیکنان و مربیان هم در حاشیه ی امنیت نمانند .
نوشدارو پس از مرگ سهراب
بدتر از همه این که این اولین مرتبه ی برخورد هواداران این دو تیم خاص نیست و پیشتر نیز چند بار مسابقات خونه به خونه و نساجی اسباب درگیریهای تلخ شده بود اما این بار دامنه ی برخوردها و ضرب و شتمها که برخی با سلاح سرد نیز همراه بود ، از دفعات قبل فراتر رفت و جان عده ی زیادی را به خطر انداخت .
امروز اگر به این ناهنجاریها توجه نشود ، جمع کردن این مسایل غیرممکن خواهد بود و شاید در مرتبههای بعدی هزینهها و تاوان سنگینتری بابت آن پرداخت شود و جانی از دست برود و بیداری در چنان زمانی بسیار دیر و فقط در حکم نوشدارو پس از مرگ سهراب خواهد بود .
"وصال روحانی - ایران ورزشی"