در این زمینه با پژمان نوری که در کنار بازیکنانی چون عنایتی ، رجب زاده ، نوید کیا ، رحمتی ، ابراهیم صادقی و … یکی از تمام نشدنی های فوتبال ایران به نظر می رسد ، به صحبت نشستیم . نوری که در آخرین مصاحبه اش ملوان را اولویت اول و دوم و سوم خود نامیده بود ، در مورد وضعیت ملوان و خودش گفت : متاسفانه ملوان دو ماه را بر سر وعده ی حضور در لیگ برتر از دست داد . در حالی که می شد با مدیریت صحیح تیم را به هم نریخت و با بازیکنان مورد نظر تمرینات را آغاز کرد و اگر تیم لیگ برتری شد تغییرات مورد نیاز را اعمال کرد و آن را تقویت نمود . اما متاسفانه لجبازی ها و خط قرمزها اجازه ی چنین کاری را نداد ، به گونه یی که حتی تا همین چند روز پیش تیم ما فاقد کادرفنی بود .
او درباره ی علت عدم حضور در تیم های دیگر هم می گوید : در مورد خودم هم در این مدت از دو تیم لیگ برتری و یک تیم لیگ یک پیشنهاد داشتم اما در ملوان به دلیل مسایلی که فصل گذشته قبل از اردوی کیش اتفاق افتاده بود و برخی مصاحبه ها در مورد شرایط تیم ؛ سر نخواستن ما دعوا بود ! البته برای ما چندان عجیب نبود آقایان ندانند بازیکنی که قراردادش با تیم به اتمام رسیده است را در لیست مازاد قرار نمی دهند ! اگر هم گفتیم که می مانیم فقط برای ادای دین به مردم شهرمان بوده وگرنه خودشان بهتر از همه در جریانند که نه از سر ناچاری مانده بودیم و نه برای پژمان نوری مسایل مالی شرط بوده . از فصل قبل تر که برای کمک به بقای ملوان با قرارداد سفید یکسال و نیمه بازگشتم ؛ علیرغم حفظ تیم در لیگ برتر تنها 40 میلیون از قراردادم را دریافت کردم و امسال هم مبلغی در حدود 150 میلیون که با کمکی که در طول فصل به تعدادی از بازیکنان که گرفتار مشکل مالی بودند ، داشتم و پرداخت مالیات قراردادی که دریافت نشده ، از جیب هم هزینه کرده ام .
نوری در ادامه ی حرف ها می گوید : در نهایت آن چه که نباید اتفاق می افتاد ، رخ داد و من نیز به عنوان کاپیتان تیم خودم را بیش از سایر بازیکنان مقصر می دانم . با این وجود مردم می توانند به خوبی قضاوت کنند که سهم آن دسته از بازیکنانی که با تمام وجود و حتی با گونه ی شکسته برای این تیم بازی کردند ، در سقوط این تیم چه قدر بوده و نقش دیگرانی که تعمداً باعث جدا شدن پاشنکو ، حاتمی و نزهتی و تضعیف تیم شدند ، چه اندازه است . ضمن این که نمرات فنی من در فصل گذشته از نظر کارشناسان که در رسانه های مختلف منتشر شد ، گویای همه چیز هست . دو ماه پیش هم گفتم اولویت اول و دوم و سومم ملوان است . با قدرت بر می گردم و ملوان را به لیگ برتر برمی گردانیم . آن هم در شرایطی که می دانستم توقعات به حق هواداران در این فصل چه قدر بالاست و چه کار مشکلی برای حضور مجدد در لیگ برتر پیش رو داریم . از آن زمان تاکنون هم به احترام قولی که به مردمم داده بودم ، ماندم و سکوت کردم ولی اگر از نظر مسوولین باشگاه مشکل ما هستیم ، به زور نمی توانیم بمانیم و علیرغم میل باطنی مان با رفتن مان به تیم محبوب مان کمک می کنیم . منتی هم بر ملوان نیست و اگر این صرفاً یک تصمیم فنی است ، نیازی به این همه بهانه تراشی و سیاه نمایی برای قرار دادن ما مقابل هواداران نیست ، چون با این صحبت ها چیزی از ذهن مردم پاک نمی شود . حرف ما حفظ حرمت پیراهنی است که سال ها بر تن داشتیم . می توانستند به احترام همه ی این سال ها فقط یک تلفن ساده به ما بزنند و بگویند باشگاه به هر دلیل قصد استفاده از شما را برای فصل آینده ندارد . نه این که هر بار این خواسته ی خود را به گردن مربیان بیاندازند تا خود را مبری کنند .
مرد کهنه کار ملوان در پاسخ به این سوال که به نظر می رسد ، منظور سخنان وی رییس هیات مدیره ی ملوان است ، گفت : فرصت برای بیان آن چه در یکسال اخیر در ملوان افتاده ، بسیار است اما نمی شود برای همیشه مردم را فریب داد . یک روز نقاب ها می افتد و چهره ی واقعی افراد نمایان خواهد شد . من از روزی که از پشت فنس های ورزشگاه تختی رویای پوشیدن پیراهن مقدس ملوان را داشتم تا امروزی که بارها بازوبند کاپیتانی ملوان را به بازو بستم ؛ در زمینی توپ زده ام که بازیکنان بسیار بزرگی در آن پرورش یافته به فوتبال ایران معرفی شده اند و مطمئنم که همه ی ما می آییم و می رویم اما آن چه که ماندگار است ، ملوان است و بس . از نگاه من مالکین اول و آخر ملوان فقط هوادارانش هستند و روزی ما از ملوان رفته ایم که در دل هواداران ملوان جایی نداشته باشیم .
نوری در پایان خاطرنشان کرد : از هواداران ملوان می خواهم از تیم خود به مانند همیشه همه جانبه حمایت کنند ، ملوان ارث پدری ما نیست و نمی خواهیم مثل عده یی به باشگاه بچسبیم و در نبودمان تیشه به ریشه ی ملوان بزنیم ، پس لطفاً هواداران به جای تشویق پژمان نوری و مازیار زارع ، بازیکنان جوان تیم را تشویق کنند و به آن ها انگیزه بدهند .
"ورزش سه"
0 replies on “پژمان نوری : نقاب ها از صورت ها بالاخره می افتد”
پژمان عزیز و دوست داشتنی !
تو واسه همیشه در قلب مایی …