اينجاست که ملواني ها مي‌توانند مدعي شوند

به جز ليگ برتر تيم هاي بسيار زيادي در کشور حضور دارند که در ليگ هاي پايين‌تر از جمله ليگ يک ، دو ، سه ، زير گروه و استاني فعاليت مي‌کنند . خيلي از اين تيم ها متاسفانه دولتي هستند و بعضي‌ها نيز توسط بخش خصوصي اداره مي‌شوند که عمر کوتاهي دارند . سابقه نشان داده ، عمر مفيد تيم هاي خصوصي در ايران نهايتاً ده سال است و خيلي ها به يک سال و شايد هم کم تر مي‌رسد ! حال اين که چرا تيم هاي خصوصي عمر طولاني ندارندو زود محو مي‌شوند ، بيشتر سو مديريت و ورشکستگي است ، چون همين الان اکثر تيم هاي خصوصي بدهي دارند و براي فرار از طلبکاران اعلام ورشکستگي و منحل شدن کرده‌اند . تعدادي هم قانون را دور زده و با تغيير نام فعاليت مي‌کنند . حال اين که چرا نام تيم ها براي مسوولان اهميتي ندارد ، خيلي عجيب است !

تيمي که ليگ دو را به هم ريخت

وقتي رقابت هاي ليگ دسته دو قرعه کشي شد ، قرار بود 36 تيم در سه گروه 12 تيمي رقابت کنند . هفته ی اول با اين تعداد برگزار شد و درست روزي که قرار بود هفته ی دوم انجام شود ، خبر رسيد که يک تيم به مسابقات اضافه خواهد شد . اين خبر در همان ابتدا با واکنش هايي همراه بود و حتي نفت و گاز گچساران به شدت از اين موضوع ناراحت شد ، چون به آن ها خبر داده بودند بايد همان روز استراحت کنند . آن هم استراحت اجباري چون تمام برنامه‌ريزي براي مسابقه را تدارک ديده بودند ولي قانون من در آوردي دوستان باعث شد که نظم گروه (A) مسابقات به هم بخورد . اگر به جدول همين گروه توجه کنيد ، متوجه مي‌شويد چه بي‌نظمي در آن ديده مي‌شود ،‌ تعدادي از تيم ها چهار بازي انجام داده‌اند و تعدادي هم سه و دو مسابقه که بايد به مسوولان برگزار کننده تبريگ گفت !

فرق نفت و شهر باران چه بود ؟‌

حال اين که چه طور اين تيم به مسابقات اضافه شد احتمالاً به نفوذ کساني برمي‌گردد که دستي در فدراسيون دارند ، چون هر کسي نمي‌‌تواند دو هفته بعد از مسابقات تيمي را به ليگ اضافه کند ، مگر اين که پارتي قوي داشته باشد . عجيب تر اينجاست که اين تيم تا چند روز قبل از ورود به ليگ اعلام ورشکستگي کرده و به کل منحل شده بود ! اين که تيم منحل شده چه طور سر از ليگ درآورد آن هم داستان خودش را دارد . داستان اين‌طور است که تيم متعلق به استان گيلان است و همه مي‌دانند نقل و انتقالات آن به راحتي صورت نمي‌گيرد و خيلي‌ها نيز مطلع هستند وقتي قرار شد ملوان امتياز نفت تهران را بخرد و به انزلي ببرد چه قشقرقي به پا کردند و همه ی مسوولان از جمله خود مهدي تاج جلو آمدند و اجازه ی نقل و انتقال را ندادند که اين کار جاي تقدير داشت و همه از آن استقبال کردند ، چون قانون اجرا شده بود .

تهران و شهر باران !

اما اين که يک تيم به نام شهر باران تهران از گيلان به پايتخت ، آن هم بدون سروصدا منتقل شد و هيچ اتفاقي هم رخ نداد ، جاي بحث دارد و همه ی مسوولان از جمله شخص محترم آقاي تاج مي‌توانند پاسخ دهند . سوال اينجاست ، چه طور تيمي از رشت به راحتي به تهران مي‌آيد و وارد مسابقات مي‌شود ولي براي انتقال نفت به انزلي کلي مخالفت مي‌کنند ؟! بعد شهر باران تهران يعني چه ؟!‌ همه ايران مي‌دانند شهر رشت به شهر باران معروف است و خود نام تيم از هر لحاظ ايراد دارد .

فرض کنيد يزدي‌ها بروند مازندران و يک تيم ببرند و نام آن را شهر کوير يزد بگذارند. در حالي که مازندران کوير ندارد ! يا آباداني ها با تيمي در مسابقات شرکت کنند با نام جنگل سرسبز گرگان آبادان ! قطعاً تهراني ها مي‌دانند الان چند ماهي است يک قطره باران هم در پايتخت نباريده و همه دست به دعا هستند که هر چه زودتر بارندگي شود ، حال تيمي به نام شهر باران تهران دارند ! جل‌الخالق ! البته در فوتبال ما از اين اتفاقات کم رخ نمي‌دهد و همين دو سال پيش هم يک تيم از جنوب به استان البرز انتقال داده شده و … اين که پشت پرده ی اين انتقالات چه مي‌‌گذرد و داستان حضور بعضي از تيم ها در فوتبال چيست ، بالايي مي‌داند و من و شما نيز هر چه بگوييم ، گوش شنوايي وجود ندارد و کساني که بخواهند کاري کنند ،‌ مي‌کنند و حتي قانون را هم دور مي‌زنند !

"علی مسعودی _ روزنامه ی ورزشی نود"