از سال 2003 که جام قهرمانی باشگاههای آسیا با جام در جام باشگاههای قاره ادغام و از درون آن ها «لیگ قهرمانان آسیا» زاده شد ، طبعا فاتح جام حذفی ایران نیز یک مجوز حضور در این لیگ آسیایی را در اختیار داشته و به برنده ی خود ارزانی داشته است . با این اوصاف جای تعجب دارد که چرا هنوز این رده مثمرثمر و بالنسبه کوتاه جدی گرفته نمیشود و تیمهای ما چندان روی آن سرمایهگذاری نمیکنند . بدتر از همه این که برخورد فدراسیون و سازمان لیگ با این جام نیز برخوردی از سر «احترام کامل» و آسانسازی کار تیمها نیست و جام حذفی را فقط زمانی برگزار میکنند که در خلال برگزاری لیگ و یا به مناسبت تشکیل اردوهای تیم ملی خلل و فاصلهیی بیفتد و در آن زمان نتوان کار دیگری به جز برگزاری جام حذفی انجام داد .
رفع مسوولیت
همین حالا نیز دور سوم فصل 96-1395 جام حذفی در شرایطی سازماندهی شده که ملیپوشان از تیمهای باشگاهی خود دور هستند و با این که حکم داده شده ، تیمهای دارای 3 ملیپوش یا بیش از آن از حضور در بازیهای 8 و 9 مهر معاف شوند و دیدارهای این مرحلهی شان در آینده برگزار گردد اما همین مساله نیز موجب نبود ثبات و قوام در امر برگزاری رقابتها میشود و تشکل از صحنه مسابقات رخت برمیبندد . برگزاری جام حذفی در خلال لیگ به خودی خود اقدام بدی نیست و مطابق با استانداردهای بینالمللی است و بسیار بهتر از رسمی است که یک دهه ی پیش اجرا میشد و بر طبق آن ابتدا لیگ را تمام میکردند و سپس هر سه مرحله ی آخر (و باقی مانده) جام حذفی را هم با شتاب و به طور فشرده به اجرا میگذاشتند تا فقط رفع مسوولیت شود اما هر دو سیستم برخورد حاکی از ارج قایل نشدن به حد کفایت برای جامی است که دومین رقابت رسمی بزرگ فوتبال کشور به حساب میآید و باید به همان میزان ارج و قرب برای آن قایل شد .
سیل انصرافها
حضور 64 تیم در مرحله ی سوم نشانگر ابعاد وسیع کار در دوره ی جدید جام حذفی است اما حتماً به یاد دارید که ادوار اخیر جام حذفی سرشار از انصراف دادن تیمهایی است که چون باخت خود را برابر رقبای قویتر حتمی میدانند ، ترجیح میدهند هزینهیی در راه جام حذفی خرج نکنند و به سفر نروند و اگر پول و توانی دارند برای لیگی که در آن شرکت دارند ، صرف و هزینه کنند و این نوع نگرش در تیمهای «لیگ 2» و لیگهای استانی به وفور و گاه در تیمهای «لیگ یک» هم رویت شده است . پای صحبت سران تیمهای لیگ برتری هم بنشینید ، میبینید که دلشان پر است زیرا به سبب فشردگی شدید مسابقات در ایامی از سال که تیم ملی در آن فعالیتی ندارد ، مجبورند که خواه ناخواه فقط به شکلی نصفه و نیمه در جام حذفی به میدان آیند و چون قبل و بعد از دیدارشان در جام حذفی مسابقات لیگی هم دارند ، توان کم تری روی جام حذفی بگذارند . مجموعه ی این عوامل جامی را برای ما ساخته است که کم تر کسی از آن راضی است حال آن که سوای سهمیه ی آسیایی فتح آن نیز به خودی خود برای تیمها مایه افتخار است زیرا یک جام رسمی و قدیمی فوتبال کشور است و ذوبآهن احیا و اعتبار سالهای اخیرش را مدیون دو مرتبه تصاحب متوالی آن است .
غولکشها و ناشناختهها
اصل شگفتیسازی و غلبه تیمهای کوچک بر نامداران و اهدای لقب غولکش به انجامدهندگان این کار مهم ، از جذابیتهای جامی است که در فوتبال ما هم بارها رویت شده و ناشناخته بودن بسیاری از تیمها به سبب نداشتن افتخارات و پیروزیهای قابل ذکر بر راز و رمزهای جام حذفی میافزاید . چه فایده که ما همه ی این عناصر مثبت را نادیده میگیریم و این جام را همچنان درجه یک نمیانگاریم و نگاهی درجه دوم به آن داریم و شکل برگزاری رقابتهای داخلی هم به گونهیی است که باشگاهها را به سوی داشتن چنین نگاهی سوق میدهد . این رسم نادرستی است که انگار خیال تصحیح شدن ندارد .
"وصال روحانی _ ایران ورزشی _ 95.07.01"