مايليکهن سرمربي تيم ملوان پس از باخت در برابر نساجي با عبدالحميد رمضاني مديرعامل و سرپرست نساجي درگير شد . او در خصوص علت درگيرياش گفت : «رفتم به داور خسته نباشيد بگويم که ديدم يک دلال به داور اهانت ميکند . من هم انسان هستم و وظيفه ی انسانيام ميگويد از داور طرفداري کنم .»
اين که توهين يک دلال چه ربطي به درگيري با مديرعامل نساجي دارد نه به ما ربطي دارد و نه اصلاً ما رابطهاش را درک ميکنيم . اصلاً هر چه هست و نيست هم به ما ربطي ندارد . دلش خواسته دعوا کنه ، درگير بشه ، دست به يقه بشه ، اصلاً به ما چه ؟ مگر ما وظيفهیي به غير از اين داريم که فقط و فقط نتايج مسابقات را چاپ کنيم و اگر مربيان و بازيکنان دل شان خواست چند خط مصاحبهیي هم با آن ها داشته باشيم . مگر تنمان براي دادگاه و دوباره چند ماه زندان ميخارد که از مايليکهن انتقاد کنيم و عملش را تقبيح کنيم و بگوييم آقاي مايليکهن …
ميبيني ما داشتيم دوباره خط قرمزها مخصوصاً درباره ی مايليکهن را رد ميکرديم و به نزديکي هاي دادگاه و زندان قدم ميگذاشتيم .
کار خوبي کردي قربونت برم ! با هر کسي خواستي دعوا کن ، بزن ، به مربي تيم حريف بگو دلقک ، به عضو بلند پايه ی هيات مديره ی يک باشگاه پرطرفدار بگو بيمقدار ، به همه انگ بزن ، دوست داشتي بيا ما را هم بزن ! اصلاً بيا يک کار ديگه بکنيم ، از اين به بعد تو دست به يقه شو ما از پشت سرت به طرف فحشهاي آب دار و ليچاري هم ميدهيم ، اين طوري شايد يک کم دل ما هم خنک شد . تو دادگاه مطبوعات هم اگه يک طرف قضيه تو باشي احتمالاً حق را به حقدار ميدهند ، حالا اين حق هرچند خيلي به اصطلاح تو جلدي باشه و مثل راه رفتن يک مورچه در شب تاريک و سياه روي سنگ سياه باشه !
به قول آن شاعر کوچه بازاري ؛ بله دوستان اشاره ميکنند اشاره به همين شعر شاعر کوچه بازاري هم ميتونه شکايتي باشه و 8 ماه زنداني در برداشته باشه ! اصلاً يک کار ديگه بکنيم . به جاي نوشتن درباره ی اين حرکت زيبا و کاملاً حرفه یي مايليکهن در زمين فوتبال بيايد از زيباييهاي بهار لذت ببريم . به قول شاعر : بامدادان که تفاوت نکند ليل و نهار / خوش بود دامن صحرا و تماشاي بهار
وا … چه کاريه ؟
"روزنامه ی ورزشی نود"